یه اتاقی باشه گرم گرم،روشن روشن
کف اتاق سنگ باشه،سفید باشه
تومنو بغل کنی که نترسم
که سردم نشه ... که نلرزم
جوری که تو تکیه دادی به دیوار
پاهاتم دراز کردی
منم اومدم نشستم جلوت
و به تو تکیه دادم
باپاهات محکم منو گرفتی
دوتادستاتم دورم حلقه کردی
بهت میگم چشاتو میبندی؟ می گی آره
بعدچشاتو میبندی
بت میگم قصه میگی برام؟ تو گوشم می گی آره
ادامه نوشته
کف اتاق سنگ باشه،سفید باشه
تومنو بغل کنی که نترسم
که سردم نشه ... که نلرزم
جوری که تو تکیه دادی به دیوار
پاهاتم دراز کردی
منم اومدم نشستم جلوت
و به تو تکیه دادم
باپاهات محکم منو گرفتی
دوتادستاتم دورم حلقه کردی
بهت میگم چشاتو میبندی؟ می گی آره
بعدچشاتو میبندی
بت میگم قصه میگی برام؟ تو گوشم می گی آره
+ نوشته شده در سه شنبه یکم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 19:21 توسط mitra
|