طرفداران امیر افجار

حمایت از امیر افجار

طرفداران امیر افجار

حمایت از امیر افجار

یه خبر عالی

سلام بچه ها!!یه خبر عالی!!یادتونه گفته بودم سارا نامزد امیره؟؟شایعه بود!!یکی از دوستام چند روز پیش بهش ایمیل داد و ازش پرسید که راسته یا نه.اونم گفت نه ازدواج کرده نه قصدشو داره نه کسی به نام سارا میشناسه!!!واای خیلی خوشحال شدم.البته من که میدونم بهش نمیرسم اما سارا لیاقت امیرو نداشت.خدایا امیرمو خوشبخت کن

خواهش

بچه ها لطفا هرکی ویژه برنامه نوروزو ضبط کرده و cut کردن ویدیو رو بلده،اون یه تیکه ای رو که امیر اینا رو آورده بودن برام cut کنه و بفرسته به ایمیلم.خواااهش میکنم ازتون.من نتونستم ببینم.تو رو خدا.دارم میمیرم.باید حتما ببینم.

خداحافظی

سلام بچه ها.خوبین؟اومدم خداحافظی کنم باهاتون.نه نترسین نمیخوام وبمو ببندم!!!!منظورم این بود که 1هفته داریم میریم مسافرت و نمیتونم آپ کنم ولی کامنتها رو تایید میکنم.من میرم ولی اگه وبمو تنها بذارین باهاتون قهر میکنما!!بیاین و با نظراتتون خوشحالم کنین.خوب امیدوارم عید به همتون خوش بگذره و سال 91 واسه همتون خوب باشه.سال 90 که واسه من فوق العاده بود چون عاشق شدم...!!!پیشاپیش عیدتون مبارک.امیرجونم عشقم عید توام مبارک عزیزدلم.دوستون دارم.مواظب خودتون باشین.بوس بوس و بای بای!!

وب جدید!

سلام بچه ها!راستش من یه تصمیمی گرفتم.این وبم خیلی شخصی شده بود واسه همین تصمیم گرفتم یه وب دیگه درست کنم و مسائل شخصیمو اونجا بنویسم.از این بعد این وب فقط مال امیره!اینم آدرسش:

www.afya.blogsky.com

بیاین خبر بدین تا لینکتون کنم.کلا اونجا هم سر بزنین!بای.

دومین خبر فوق العاده!

بچه ها من دارم از خوشحالی پر درمیارم!من به امیر یه ایمیل دادم که درست 45 دقیقه بعد جواب داد!وااااااااااااااااااااااااااااااااااااای نمیدونم چی بگم!این ایمیلی که من بهش دادم:

سلام امیرجان.من یه معذرتخواهی بهت بدهکارم.میدونم تعجب میکنی چون از چیزی خبر نداری.الان بهت میگم.من میخواستم فراموشت کنم.آره میخواستم اینکارو بکنم.چون به خودم میگفتم این عشق جز عذاب هیچ نتیجه ای برات نداره.اما دیگه مهم نیست.حاضرم بمیرم اما تو رو یک لحظه از یاد نبرم.آخه مگه میشه آدم عشقشو،زندگیشو،تمام هستیشو فراموش کنه؟اینکار=مرگ.و من الان زنده ام چون تو توی وجودمی.من نفس میکشم تا تو رو زنده نگه دارم.امیر فقط میخوام یه چیز رو بدونی.اونم اینکه اگه یه روز ازدواج کنی،من میمیرم.نابود میشم.بهت قول میدم اینو.میخوام اون روز یه چیزی رو یادت باشه.اونم اینکه یه گوشه ی دنیا،یه دختری بود که دلش سنگی شده بود چون هیچکس نمیتونست بهش نفوذ کنه.اما یه نفر تونست.امیر افجار.کسی که با یه لبخند خودشو تو دل من جا کرد و هرکاری کنه،نمیتونه ازش بیاد بیرون.چون شده تمام وجود من.دختری که حاضره تمام هستیشو به پات بریزه.دختری که برات میمیره حاضره نباشه اما تو باشی.دختری که با هر خنده ی تو دلش میلرزه.با شنیدن صدات دوباره متولد میشه...نمیدونم دیگه چی بگم تا عشقمو بهت نشون بدم.خیلی دوست دارم.


اونم گفت:

یاسی جان احساس پاکتو تحسین میکنم و برات همیشه آرزوی بهترینها رو دارم.من تو رو مثل خواهر کوچیکترم دوست دارم.


بچه ها تا جمله آخرشو خوندم،زدم زیر گریه.نمیدونین چه حس فوق العاده ای داشتم...خوشحالی از اینکه عشقمم یه حسی بهم داره.هرچند در حد یه خواهر.اونم از سرم زیاده.نمیدونین چه حس عالی ای بود.از خوشحالی نمیدونستم گریه کنم یا سرمو بکوبم به دیوار یا خودمو بزنم.اصلا تو مغزم نمیگنجید...ولی خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی خوشحالم که هم داداشم شد هم شوهرم!!!!!نمیدونم چی بگم تا بفهمین چه حالی دارم...خدایا قربونت برم فقط تویی که درکم میکنی و کمکم میکنی...